سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انتظار 14
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  مجتبی احمدنژاد[27]
 

دوست دارم خوب‏ترین باشم

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 14
کل بازدید : 349102
کل یادداشتها ها : 64

   موسیقی

نوشته شده در تاریخ 86/10/4 ساعت 5:56 ع توسط مجتبی احمدنژاد


2- کینه توزى و انتقام جویى اعراب و قریش: این انگیزه ریشه‏اش به جنگ‏هاى صدر اسلام بر مى‏گردد. امام على(ع) در دفاع از پیامبر اسلام(ص) و برداشتن موانع تبلیغ و نشر اسلام، تعدادى از سران شرک و کفر را به هلاکت رساند. از این رو بسیارى از اعراب و قریشیانى که در جنگ‏ها از نزدیکان خویش، کسانى را از دست داده بودند، کینه حضرت را به دل گرفتند. آنان این کینه را پنهان نمى‏کردند، بلکه در محافل و مجالس ابراز مى‏کردند و پیوسته در صدد انتقام جویى از حضرت بودند. این واقعیت در قسمت هایى از دعاى ندبه آمده است: در راه خدا خون‏هاى سران و گردن کشان عرب را به خاک ریخت و شجاعان شان را به قتل رساند و سرکشان آن‏ها را مطیع ساخت (در نتیجه) دل‏هاى آنان را نسبت به خود پر از حقد و کینه از واقعه جنگ‏هاى بدر و خیبر و حنین و غیر آن‏ها ساخت.(1)

ابن ابى الحدید معتزلى درباره کینه توزى قریشیان نسبت به حضرت على(ع) مى‏گوید: تجربه ثابت کرده که گذشت زمان موجب فراموشى کنیه‏ها و خاموشى آتش حسد و سردى دل‏هاى پرکینه مى‏شود، ولى بر خلاف انتظار روحیه مخالفان على پس از گذشت ربع قرن (25 سال) عوض نشد و عداوت و کینه‏اى که از دوران پیامبر(ص) نسبت به على(ع) داشتند، کاهش نیافت و حتى فرزندان قریش و نوباوگان و جوانان آنان که شاهد حوادث خونین معرکه‏هاى اسلام نبوده‏اند و قهرمانى‏هاى امام(ع) را در جنگ‏هاى بدر و أحد و... بر ضد قریش ندیده بودند، بسان نیاکان خود سرسختانه با على(ع) عداوت ورزیدند و کینه او را در دل داشتند.(2)

3- دنیاطلبى: عده‏اى با توجه به شناختى که از امیر مؤمنان على(ع) داشتند، به خوبى مى‏دانستند که اگر حکومت به دست حضرت بیفتد و امام قدرت اجرایى پیدا کند، اجازه دنیاطلبى و تعدّى به بیت المال را به آنان نمى‏دهد. این قبیل افراد مى‏دانستند تاب تحمّل عدل علوى را ندارند.

عدالت و دادگرى و سخت‏گیرى و تقید کامل امام(ع) به رعایت اصول از عصر رسالت زبانزد خاص و عام بود.

در مواقع مختلف در زمان پیامبر، سخت‏گیرى حضرت على(ع) را در موضوع عدالت و بیت المال دیده بودند. مثلاً در جریان غنیمت یا جزیه‏اى که از یمن به دست آوردند، حضرت على(ع) متوجه شد که فرماندهان آن را بین سربازان تقسیم کرده‏اند، حضرت با شدت با آن‏ها برخورد نمود و از همه سربازان و افسران پس گرفت. مسلمانان پیش پیامبر(ص) شکایت از حضرت على(ع) کردند، پیامبر در جوابشان فرمود: از بدگویى درباره على دست بردارید که او در اجراى دستور خدا بسیار دقیق و سخت گیر است و هرگز در زندگى او تملّق و مداهنه وجود ندارد.(3)

4- عدم رشد سیاسى: غاصبان خلافت بازیگران سیاست، آگاهانه - چنان که على(ع) در خطبه شقشقیه مى‏فرماید: ابوبکر با این که شایستگى و افضیلت مرا مى‏دانست، غصب خلافت نمود- امامت را از مسیر حقیقى خود منحرف نمودند و توده مردم هم به لحاظ عدم رشد سیاسى و عدم درک صحیح از این که انحراف در مسئله امامت و رهبرى امت اسلام چه مصایبى به بار مى‏آورد، دنبال غاصبان خلافت را گرفتند. نه به توصیه و سفارش پیامبر اسلام(ص) عمل کردند و نه به دعوت على(ع) پاسخ مثبت دادند.

آن‏ها تصور مى‏کردند مسئله خلافت و امامت بر جامعه اهمیت چندانى ندارد که آیا حضرت على(ع) به دست گیرد یا کسانى مانند ابوبکر و عمر (که از کهنسالان و پدر خانم پیامبر و از اوّلین مسلمانان بودند).

اگر جریان سقیفه و اتفاقاتى را که در آن جا اتفاق افتاد و نحوه انتخاب ابوبکر را مرور کنیم، مى‏بینیم به صورت برنامه طراحى شده، این مسئله اتفاق مى‏افتد و مسلمانانى که در آن جا حضور دارند، براى این که عقب نیفتند، زود تصمیم گرفته و بیعت مى‏کنند.

نتیجه این که این عوامل چهارگانه باعث شد که به دستور رسول گرامى اسلام(ص) در مورد جانشینى و خلافت على(ع) عمل نکردند. نه تنها با حضرت بیعت نکردند، بلکه به زور شمشیر از حضرت براى خلیفه اوّل بیعت گرفته شد.(4)

پی­نوشت­ها:

1. عبدالفتاح عبدالمقصود، امام على بن ابى طالب، (ترجمه سید محمّد مهدى جعفرى) ج 1، ص 287.

2. مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.

3. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 11، ص 144، ذیل خطبه 211.

3. جعفر سبحانى، فروغ ولایت، ص 114.

4. برای اطلاع از تفصیل جریان سقیفه و وقایع بعد از آن با تحلیلی مستند، مراجعه کنید به کتاب پیشوایی از نظر اسلام، نگارش آیت الله جعفر سبحانی .

 

 

 

 

 

 

 








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ