بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 350698
کل یادداشتها ها : 64
چه ضرورتی داشت امام حسین علیه السلام درمیان سپاه دشمن، روز عاشورا نماز ظهر بخواند تا عدهای از یارانش به این خاطر شهید شوند؟
نماز عمود خیمه دین و استوارترین رشته پیوند میان بنده و مولا است.1
مؤمن با نماز شناخته میگردد و با نردبان آن تا عرش خدا بالا میرود و قدم بر بساط قرب میگذارد.2
نماز راه اُنس با خدا و روشنی بخش چشمان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است.3
نماز اولین و آخرین سفارش پیامبران علیه السلام است.4
نماز بازدارنده از آلودگی و زشتی است 5.
و حتی بیروح ترین و ناقص ترین نماز، سدی میان انسان و گناهان است.6
«معاویه بن وهب» از یاران حضرت صادق علیه السلام از ایشان میپرسد: برترین چیزی که بندگان را به خدا نزدیک میسازد و محبوبترین کار در نزد خداوند چیست؟ حضرت فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة»؛ «بعد از شناخت خداوند، چیزی را با فضیلتتر از نماز نمیدانم».7.
اگر نهضت جاوید حسین بن علی علیه السلام برای اقامه حق و زنده کردن دین خدا و رها ساختن آن از چنگال خرافات و هواپرستان ستمگر است و عمود دین خدا، نماز است؛ چرا نباید نگهبان دین و شریعت محمدیصلی الله علیه وآله وسلم عمود دین را در عرصه خونین کربلا و در برابر هجوم بی امان و ناجوانمردانه دشمن با خواندن نماز عشق، محکم و استوار سازد؟ «ابو ثمامه صیداوی» - که در محبت مولایش حسین علیه السلام سر از پا نمیشناسد - در ظهر عاشورا، در میان حلقه تنگ محاصره دشمن، خدمت امام علیه السلام میرسد و فرا رسیدن وقت نماز ظهر را به یاد امام علیه السلام میآورد و آرزو میکند بعد از خواندن نماز به امامت مولایش، به دیدار معبودش بشتابد. امام حسین علیه السلام در پاسخ او میفرماید: «نماز را به یاد من آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد».8
حسین بن علی علیه السلام و تنی از یارانش در برابر تیرهایی که از سوی دشمن میآمد، نماز ظهر را به جا آورد وعدهای از یارانش به هنگام نماز به خاک و خون افتادند و بر بال شهادت به دیدار دوست شتافتند.
صحنه عبادت، مناجات و تلاوت قرآن امام علیه السلام و خاندان و یاران بزرگوارش در شب عاشورا، زیباترین نمایش بندگی است. ابا عبدالله علیه السلام درس عشق ورزی به نماز و راز و نیاز با معبود را از پدر بزرگوارش فرا گرفته است. ابن عباس در گرما گرم جنگ صفین، آن حضرت علیه السلام را دید که سر را به سوی آسمان بلند کرده و در انتظار چیزی است. پرسید: یا امیرالمؤمنین؛ آیا نگران چیزی هستید؟ فرمود: آری، منتظر رسیدن وقت نماز میباشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمیتوانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز گردیم.
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «انما قاتلناهم علی الصلوة» ؛ «ما برای نماز با آنها میجنگیم».
به راستی وقتی رهبران و پیشوایان ما در صحنه خون و جهاد، این چنین ارزش و جایگاه نماز را پاس میدارند و نماز را به تمام معنا در آن شرایط سخت و طاقت فرسا، این گونه به پا میدارند، آیا سستی و سهل انگاری نسبت به نماز برای ما - که به دور از آن صحنههای دشوار و در دامن آسایش هستیم - روا است؟ آیا منطقی و قابل قبول است که نسبت به آن پاکان و برگزیدگان، اظهار عشق و محبت کنیم و خود را پیرو و مطیع آنان بدانیم، آن گاه نمازی را که سرلوحه اعمال آنان است و جنگ و جهاد و فداکاری ایشان برای زنده نگه داشتن و برپا داشتن آن است، جایگاه واقعی خود را در زندگی ما نداشته باشد؟!
از خود بپرسیم در نماز و دعا و تلاوت کتاب خدا، چه رمز و رازی و چه لذّتی نهفته است که امام حسین علیه السلام با وجود این که حسرت یک آه را بر دل دشمن گذاشت و شعار «هیهات مناالذلة» او - که در تابلو عشق با خطی خونین بر سینه آسمان نصب شده و به همه جهانیان درس جنبش و آزادگی و پایداری میدهد - در عصر تاسوعا که لشکر نفاق به طرف خیام امام علیه السلام روی آوردند و آماده حمله و جنگ بودند، برادر دلاورش عباس علیه السلام را به نزد آنان فرستاد و به او فرمود: اگر میتوانی تا فردا جنگ را به تأخیر بینداز و سپس فرمود: «لعلنا نصلی لربنا و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلاة له وتلاوة کتابه و کثرة الدعاء والاستغفار»؛ «شاید امشب برای پروردگارمان نماز به جا آوریم و به درگاه او دعا نموده و طلب بخشش کنیم. خدا میداند که من نماز برای او و خواندن کتابش و زیادی دعا و استغفار را دوست میدارم».9
نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند، از چه عزتی سرشار است که سالار شهیدان علیه السلام به خاطر آن، از دشمن برای به تأخیر انداختن جنگ درخواست میکند.
پینوشتها:
1 - میزان الحکمه، ج 5، ص 368، ح 10243.
2 - همان، ص367، ح10235.
3 - همان، ح10238.
4 - همان، ح10234
5 - عنکبوت(29): آیه 45.
6 - همان، ص 369، ح 10245
7 - میزان الحکمه، ج 5، ص 371 ح5-10254.
8 - بحارالانوار، ج44، ص 392.
9 - بحارالانوار، ج45، ص21.