بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 350676
کل یادداشتها ها : 64
راه رسیدن و تقرب به خدا
استاد مطهری (ره) میگوید: از نظر قرآن انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی، دارای فطرتی خود آشنا، آزاد، مستقل، امانتدارِ خدا و مسئول خویشتن و جهان، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز میشود و به سوی قوّت و کمال سیر میکند و بالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمیگیرد. ظرفیت علمی و عملیاش نامحدود است. (1)
از دیدگاه اسلام ارزش انسان به آن است که به هدف خلقت که قرب الهی است نائل گردد و این کمال انسان است و منظور از کمال، کمال روحی و نفسانی است چون روح اصل و مبنای هویت و شخصیت آدمی است. از نظر قرآن انسانی سعادتمند است که به این هدف دست یابد. سعادت در گرو کسب لذّت یا قدرت بیشتر و مانند اینها نیست.
سعادت تنها در پیوند با خدا حاصل میشود که در قرآن از آن به عبادت تعبیر شده است: و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون؛ جن و انس را نیافریدم جز آن که مرا بپرستند".(2) برای رسیدن به کمال نهایی، ابزارهایی لازم است که عبارتند از:
1- معرفت خدا: کلید نیل به هدف نهایی معرفة الله است. بدون شناخت خداوند تقرب به او امکان پذیر نیست و از این رو امام علی(ع) می فرماید: اوّل الدّین معرفته؛ معرفت خدا سرآغاز دین است".(3)
2- تقوا: برای دستیابی به مقام شکر و نیل به اجر عظیم و احاطه بر مسائل با روشن بینی خاص و کسب موفقیت، قرآن مجید تقوا را مطرح کرده که همه این موضوعات در قرب به پروردگار مؤثر است.
3- عبادت: در حدیث قدسی آمده است: هیچ بندهای به عبادتی بهتر از واجبات به من نزدیک نشده است و او به وسیله نوافل به من تقرب میجوید تا جایی که او را دوست بدارم، آنگاه گوش شنوا و دیده بینا و دست توانای او خواهم بود. اگر مرا بخواند پاسخش میدهم و چنانچه چیزی از من بخواهد ارزانی اش میدارم".(4)
4- ترک گناه: بزرگ ترین مانع رسیدن به کمالات، گناه و هوای نفس است به طوری که امام صادق(ع) می فرماید: "بین بنده و خدا هیچ پرده ای تاریکتر و ترسناکتر از نفس و هوی نیست و برای از بین بردن این دو وسیلهای مانند احتیاج به خدا و خشوع برای خدا و گرسنگی در روز و بیداری در شب نیست".(5)
حذر از پیروی نفس که در راه خدا مردم افکن تر از این غول بیابانی نیست
امام صادق(ع) میفرماید: "از هوای نفس بپرهیزید همان طوری که از دشمنانتان میپرهیزید. هیچ چیز دشمنتر برای مردان از پیروی هواهایشان و نتیجه زبانهایشان نیست".(6)
بر این اساس، دستیابی به کمال، ریاضت و مجاهده با نفس میخواهد.
بزرگان دین برای سیر و سلوک مواردی را پیشنهاد کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از: خودشناسی، آگاهی، تذکر، تفکر، تولی و تبری، علم به احکام، انتخاب رفیق صالح، پرهیز از گناه، توبه، انجام واجبات، انجام مستحبات و ترک مکروهات، محاسبه و مراقبه، اخلاص، مجاهدت با نفس، نظم، غنیمت شمردن فرصتها، خدمت به بندگان خدا، توکّل بر خدا، خوشرفتاری با مردم، زهد و قناعت.(7)
در اسلام به پارهای از عبادات و مستحبات بیشتر تأکید شده مانند قرائت قرآن، تهجد و شب زنده داری، انجام نوافل روزانه، راز و نیاز در دل شب، التزام به اوّل وقت در خواندن نمازهای واجب، همواره با وضو بودن، رعایت آداب و سنتها در عبادات، تعقیبات نماز، شرکت در نماز جمعه و جماعات، طولانی کردن قنوت و سجدههای نماز، سه روز روزه در هر ماه، زیارت اولیا، توسل به امامان، صله رحم، ذکر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد. در احادیث آمده است: خواندن چهار آیه از آخر سوره حشر که از آیه "لو انزلنا هذا القرآن" شروع شده و تا آخر سوره به پایان میرسد، هر روز صبح بسیار خوب است.
بهتر است در سجده شکر خوانده شود. تداوم این عمل بسیار مجرب و مفید است. صد بار لا اله الا الله و هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح بسیار مجرّب است.(8)
در پایان یاد آور میشویم که برای شروع در مراتب بالاتر کمال، ابتدا سعی نماید در مراتب اولیه، راسختر شده و ثبات قدم بیابد و سپس برنامه معنوی زندگی خود را به تدریج آغاز کنید، ابتدا با برنامههای سبکتر و پائینتر و بعد از آن که راسخ شدید و ثبات قدم یافتید به مراتب بالاتر بپردازید و سعی نمایید خود را خسته ننماید.
در روایات نیز آمده، گاهی قلب انسان رو میکند و گاهی پشت، اگر قلب رو کرد و آماده است، خود را در راه نوافل قرار داده و اگر پشت کرده و آماده نیست، به واجبات اکتفا کنید.(9)
پینوشتها:
1. مجموعه آثار، ج2، ص 272.
2. ذاریات (51) آیه 56.
3. نهج البلاغه، خطبه 1.
4 .اصول کافی،ج 4، ص 53.
5.سفینه البحار، ج 2، ص 603.
6.اصول کافی، ج 4، ص 30.
7.مهدوی کنی، اخلاق عملی، ص 44.
8.مهدوی کنی، همان، ص 341.
9. میزان الحکمه، ماده قلب، شماره 16960.
سال نو بر همه هم میهنان مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشید
آیا در روایات ما نامی از نوروز آمده
درباره نوروز دو دسته روایات وارد شده است. یک دسته روایات معلّی بن خنیس از امام صادق (ع)بر تأیید نوروز وارد شده که دلالت بر استحباب روزه گرفتن در روز عید و غسل کردن و پوشیدن لباس های نظیف و خوشبو کردن دارد.(1)
دسته دیگر مانند روایت حضرت موسی بن جعفر(ع)است که دلالت بر تحریم زنده کردن عیدی است که اسلام آن را عید قرار نداده است .(2)
درباره وجه جمع بین این دو دسته، نظریات متخصصان، متفاوت است.
علامه مجلسی در ذیل این حدیث میفرماید: روایت حضرت موسی بن جعفر را باید حمل بر تقیه کنیم، چون روایات(معلى بن خنیس) سندش قوی تر و مشهور بین اصحاب است .(3)
برخی گفتهاند: در این مورد که منصور از امام موسی بن جعفر میخواهد جلوس کند و تحفهها و هدیه ها را بپذیرد، تقیه معنا ندارد. ثانیاً هر دو دسته از روایات ضعیفاند. هم روایت معلّی بن خنیس و هم این روایت و هیچ کدام قابل اعتماد نیست. این که بعضی از فقها روایات (معلى بن خنیس) را ترجیح دادهاند، از باب تسامح در ادلّه سُنن است، زیرا روزه گرفتن و غسل کردن و لباس پاکیزه پوشیدن و خوشبو کردن لباس و بدن در نوروز را حج است، به جهت وجود همین روایات و به جهت این که در مستحبات می توان به دلیل ضعیف تکیه کرد و آن را مستند استحباب دانست؛ یعنی کارهای مستحبی لازم نیست دلیل متقن و مطمئنی داشته باشد.(4)
از طرفی زنده کردن عیدی که اسلام آن را عید قرار نداده و چون از مخترعات کفار بوده، آن را تأیید نکرده، تشریع و بدعت است که در اسلام حرام است. لذا امام موسی بن جعفر از بزرگداشت آن ابا داشته، ولی وقتی منصور به امام گفت : فرمایش شما درست است، ولی چون مردم منطقه این روز را محترم میشمارند و سربازان و فرماندهان ارتش به دیدار میآیند، برای سیاست و اداره لشکر، جلوس مفید است، حضرت قبول کرد و جلوس فرمود.
نتیجه این که: بزرگداشت نوروز به عنوان یک عید ملّی که دارای ویژگی های خوبی از قبیل نظافت و پاکیزگی و صله ارحام ودید و بازدید دوستان و آشنایان است، خوب است. اگر کسی در کارهای خوب قصد قربت داشته باشد، ثواب عظیمی دارد. امااین که عید نوروز را عید اسلامی بدانیم، قابل قبول نیست، چون دلیل معتبری نداریم.
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج 59، ص 101.
2. همان، ص 100
3. همان.
4. همان، ص 100 پاورقی.
دلیل عزاداری در اربعین حسینی
عزاداری در اربعین سالار شهیدان در جهان تشیع به خاطر چند چیز است:
1. برپایی مراسم
سوگواری برای امام حسین (ع) در مناسبتهای مختلف دستور امامان (ع) است. گریستن
بر ابا عبدالله الحسین (ع) ثواب بسیار دارد و در روایات آمده است: فرشتگان، پیامبران،
زمین، آسمان، حیوانات صحرا و دریا هم برای عزای امام حسین (ع) گریستهاند.(1)
عزاداری برای امام حسین (ع) نشانة پیوند قلبی با اهل بیت و سید الشهدا
است. دستور امامان بر گریستن بر امام حسین (ع) بسیار است. حضرت رضا (ع) به
ریّان بن شبیب فرمود: «اگر بر چیزی گریه کنی، بر حسین بن علی گریه کن، که
او را همچون گوسفند سر بریدند.»(2)
یکی از رموز این همه تأکید بر سوگواری امام حسین (ع) این است که
این کار یک نوع مبارزه با ستمگران بنی امیه و بنی عباس و طاغوتیان است.
در حقیقت برقراری عزای حسینی یک جهاد مقدس و احیای خط ائمه (ع) و تبیین مظلومیت
آنان و اعتراض به ظالمان و حمایت از مظلومان، و انتقال فرهنگ شهادت به نسلهای
آینده است.
2. در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع) جابر بن عبدالله انصاری
و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهداء (ع) شدند، نیز بنا به برخی
نقلها در اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) در بازگشت از شام وارد کربلا شدند
و برای شهدای کربلا گریه و عزا داری نمودند بنابر این اولین عزاداری برای سید
الشهدا در اربعین شهادت حضرت صورت گرفت. شیعیان نیز برای شرکت در عزاداری
حضرت زینب و اسرای کربلا و احیای خاطرة غمبار عاشورا و تداوم شور حسینی همه
ساله در اربعین عزاداری میکنند.
3
.
زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین مستحب است و از نشانههای مؤمن شمرده
شده است. امام عسکری (ع) فرمود: «نشانههای مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک
رکعت نماز، زیارت اربیعن، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی به خاک گذاشتن
(در حال سجده)، و بسم الله را (در نماز) بلند گفتن.»(3)
به طور کلی، تاکید و توصیهای که از طرف ائمه (ع) برای عزا داری
امام حسین صورت گرفته، در مورد هیچ امامی صورت نگرفته و با آن که شهادت امام
حسین در یک روز است، اما همان طور که می دانید عزاداری برای او از مدتها قبل
و پس از آن ادامه مییاید. این همه برای رسیدن به هدف و درس هایی است که در عاشورا بوده که هدف تمام امامان
(ع) در آن خلاصه شده است که در قیام امام حسین (ع) روشنتر، آشکارتر، جامعتر
و عمیقتر وجود یافته است.
پی نوشت ها:
1 - سفینه البحار، ج1، ص 97.
2 - بحارالانوار، ج44، ص 286.
3 - جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 41.
چرا برای امام حسین(ع) اربعین برگزار میشود، در حالی که مقام پیامبر بالاتر از او است و برای او اربعین نمیگیرند؟
هیچ مسلمانی چه شیعه و چه سنی شک و تردید ندارد که بالاترین انسان در عالم وجود رسول اللَّه(ص) میباشد و هیچ یک از شخصیتهای بزرگ و حتی انبیا و اوصیا آنان و نیز اهل بیت عصمت به درجه و مقام آن حضرت نمیرسند ؛ البته در بسیاری از ویژگیها، اهل بیت رسول خدا(ص) همپا و همطراز ایشان هستند ولی در مجموع، آن حضرت از اهل بیت خود برتر و دارای مقامی والاتر است.
اما اینکه چرا به خاطر وفات رسول خدا(ص) یک روز تعطیل رسمی است و برای شهادت امام حسین(ع) دو روز، این مساله قراردادی اجتماعی است ضمن آن که باید توجه شود که در روایات اشارهای به تعطیل رسمی نشده است بلکه تنها بزرگداشت شعایر الهی مورد تأکید قرار گرفته است و بحث تعطیل رسمی پدیدهای نو ظهور در میان کشورهای جهان است و بی گمان اگر در سالروز وفات رسول خدا(ص) و اهل بیت مطهر ایشان، مراسمی اجرا گردد از مصادیق بارز بزرگداشت شعایر الهی است. بنابراین حتی میتوان بدون تعطیل کردن ادارات دولتی و مراکز آموزشی به احیا و بزرگداشت شعایر الهی و مراسم مذهبی پرداخت ولی برای تسهیل در انجام این امر، مراکز دولتی و غیر دولتی تعطیل میشود البته باید توجه نمود که از آن جهت که امام حسین(ع) در راستای اهداف رسول خدا(ص) به شهادت رسید، بزرگداشت ایشان، همانا بزرگداشت رسول خدا(ص) است؛ چنانکه بزرگداشت رسول خدا(ص) بزرگداشت امام حسین و اهل بیت ایشان و سایر احکام، معارف و مبانی دینی است و میان آنها هیچ تعارض و اختلافی وجود ندارد. کم یا زیاد شدن تعطیلات برای عناوین مختلف هیچگاه نشانگر اهمیت یک موضوع نسبت به موضوعات دیگر نیست و هر دولت و حکومتی میتواند قوانینی را وضع، جعل و اعتبار کرده و بر اساس آن مشی نماید.
کیفیت شهادت امام حسین(ع) و عنایاتی که شخص پیامبر(ص) به وجود فرزندش حسین بن علی و چگونگی شهادت او داشته در عزاداریها بی تأثیر نبوده است چنان که اهداف مهم امام حسین(ع) در نهضت کربلا که استمرار اسلام ناب محمدی و مبارزه بر علیه کفار و مشرکان بوده، تأثیر فراوانی دارد.
در هر صورت تأکید بر عزاداری سیدالشهدا هرگز به معنای بالاتر بودن مقام امام حسین(ع) نسبت به پیامبر اکرم(ص) نیست بلکه به معنای دوستی و محبت پیامبر و آل پیامبر است که خود آن حضرت نیز از این روش خشنود میباشد.
چگونه و با چه روشی به ائمه (ع) متوسل شویم و چه بگویم تا حاجاتمان بر آورده شود؟
پیش از بیان روش توسل و دعا و کلمات خاص، لازم است برای شفاف شدن پاسخ، مفهوم توسل توضیح داده شود.
مفهوم توسل:
توسل واژهای عربی میباشد و ریشه آن "وسیله" و "وَسْل" است. مفهومش این است که انسان با شوق و رغبت به سوی مقصدی حرکت کند و مطمئن باشد که با کمک آن میتواند به هدف خویش نایل گردد". به بیان روشنتر: توسل به معنی گزینش "وسیله" است و وسیله در اصل به معنی چیزی یا عملی است که باعث و نزدیکی به دیگری از روی علاقه و رغبت است. قرآن میفرماید: " یا ایّها الذین آمنوا، اتقوا اللّه و ابتغوا الیه الوسیله؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوا پیشه کنید و وسیلهای برای تقرّب به خدا بر گزینید". وسیلهای که در آیه ذکر شده و مؤمنان مأمور به "توسّل" به آن هستند، مفهومی وسیع دارد شامل هر کار و هر چیزی که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس برورد گار شود، میگردد که مهمترین آنها بعد از ایمان به خدا و پیامبر (ص)، ایمان به ولایت ائمه (ع) و اطاعت و پیروی از آنها است.
آداب و روشهای توسّل
توسل جستن به ائمه (ع)، نیازمند رعایت روشها و ایجاد شرایطی است که بدون تحقق آن، نمیتوان امید به بر آورده شدن خواسته ها و حاجات خود داشت. در ذیل به برخی از آداب و روشهای توسل اشاره میشود:
1 ـ توسل و معرفت
حرکت به سوی مقصد با شوق و رغبت، بدون معرفت و شناخت نمیشود. به بیان دیگر: حرکت رغبتآمیز به سوی مقصد زمانی رهرو را به مقصد میرساند که، ملازم با تحقق سه امر باشد:
الف) "وسیلهای" که شخص متوسل میخواهد به مدد آن و با اطمینان به سمت مقصد حرکت کند، از توانایی و کمالات والا و آرامش بخشی برخوردار باشد.
ب) توسل جوینده، معرفت و شناخت لازم در مورد آن "وسیله" و قدرت و منزلتش را داشته باشد.
ج) فرد متوسل، با آگاهی از توانایی و استعدادهای خویش و به کارگیری آن بتواند، شایستگی لازم برای نزد یکی و تقرب به "وسیله" و استمداد و استعانت از آن کسب کند.(1)
2 ـ طهارت
الف) طهارت باطنی: گفته شد، توسل به معنی و نزدیک شدن به خدا از راه نزدیک شدن به ائمه (ع) و در خواست شفاعت آنان است. انسان که قلبش آلوده به گناهان بسیار است، تا توبه نکند و با کسب طهارت قلبی و باطنی، شایستگی و لیاقت لازم را کسب ننماید، چگونه میتواند خود را به ائمه (ع) نزدیک کند و توسل جوید و آنان را شفیع خود قرار دهد؟
ب) طهارت ظاهری: شامل طهارت بدن و لباس، نیز و ضو یا غسل و پوشیدن لباس مناسب و معطر است و به این ترتیب خود را برای بر قراری ارتباط با امامان (ع) و توسل به آنان آماده میسازید.
3 ـ توجه به تجلیّات ویژه
بر اساس آن چه در معارف اسلامی آمده است، خداوند هستی را به خاطر چهارده معصوم (ع) آفرید و آفرینش را با خلق آنان آغاز کرد، آنان را روح عالم قرار داد. تا انوار آنان بر جهان تجلی دارد، جهان پایدار است. فیض ربوی به عالم موجودات جریان مییابد و نعمتها به دست آنان سر ازیر میگردد، و همه همّ و غمها، سختیها و مشکلات با توسل به هر یک از آنان و شفاعتشان بر طرف میگردد، لیکن هر یک از آنان مظهر اسم خاص از اسمای حسنای الهی و اسم اعظم میباشد. از این رو امام ششم، "صادق" و امام پنجم "باقر" و امام هفتم "کاظم" و امام نهم "جواد" نامیده شدهاند؛ با این که همه آنان صادق و باقر و کاظم و جواد هستند.
بنابر این بهتراست در توسل جستن به چهارده معصوم (ع) به نوع مظهریت و تجلیات ویژه توجه شود، صاحب نجم الثاقب مینویسد: "در امور معنوی و قلبی، مسایل آخرت، آمرزش گناهان، طلب شفاعت و سعادت و خوشبختی و عاقبت به خیری، به پیامبر اکرم (ص) فاطمة (س) امام حسن و امام حسین و امام باقر و امام صادق و امام هادی و امام حسن عسکری (ع) متوسل شوید.
در مسایل علمی و کسب معارف الهی به "باب مدینه العلم" یعنی امیرالمؤمنین (ع) باید متوسل شد.
برای نجات از ستم سلاطین، شر دشمنان، دفع اذیت و آزار شیاطین جنّی و انسی به امام علی (ع) و امام سجاد (ع) باید توسل جست.
برای شفای بیماران به امام موسی بن جعفر توسل جویید.
برای رهایی از هرگرفتاری مخصوصاً صحت و سلامتی در سفر به امامرضا(ع) متوسل شوید.
برای وسعت رزق و روزی، و طلب گشایش در امور زندگی و دنیایی به امام جواد (ع) متوسل شوید.
در هر کاری که انسان احساس کرد فریاد رسی جز خدا ندارد یا در اضطرار و تنگنا قرار گرفت، به امام زمان (ع) متوسل شود و بگوید: یا مولای، یا صاحب الزمان، ادرکنی. یا مولای، یا صاحب الزمان، اغثنی. یا ابا صالح و یا بقیة اللّه، ادرکنی.
4 ـ توسل و زمان و مکان
در تعیین هر یک از روزهای هفته به نام یکی از معصومان (ع) حکمتی نهفته است. از این رو توسل جستن به امامان (ع) در آن روزهای معیّن، امید استجابت دعا را بیشتر میکند.
ـ روز شنبه به نام پیامبر اسلام (ص)
ـ یکشنبه، امیر المؤمنین (ع) و حضرت فاطمه (س)
ـ دوشنبه، امام حسن و امام حسین (ع)
ـ سه شنبه، امام سجاد، امام محمّد باقر و امام جعفر صادق (ع)
ـ چهار شنبه، امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع)
ـ پنج شنبه، امام حسن عسکری (ع)
ـ جمعه، امام زمان (ع)
5 ـ صلوات
پیش از توسل جستن حمد و ثنای الهی و نعمتهای بیشماری که خداوند به انسان عنایت کرده ذکر شود، با ذکر گناهان به گناهان و تقصیرات خود اعتراف کرده و خود را مستحق پاداش و بهشت ندانید.
سپس بر محمد و آل محمد صلوات بفرستید، امام پنجم از پدرش و از جدش پیامبر اکرم، نقل کرده که آن حضرت فرمود: هرکس میخواهد به من متوسل شود و من از او شفاعت کنم باید بر اهل بیت من صلوات بفرستید و آنان را (با قول و عمل شان) مسرور و خوشحال سازد" در اواخر مفاتیحالجنان برای هر یک از چهارده معصوم صلوات خاصی ذکر شده است. آن صلوات را پیش از شروع دعا بخوانید.
6 ـ ذکر نامهای مبارک چهارده معصوم (ع)
رسول اللّه (ص) فرمود: "یا جابر! إذا أردتَ أنْ تدعوا اللّه فیَستَجیب لک فادْعه بأسمائهم (اهل بیتی) فإنّها أحبّ الاسماء إلی اللّه عزّ وجلّ؛(2) ای جابر، هرگاه خواستی در پشگاه الهی دعاکنی و خداوند نیز دعای شما را مستجاب گرداند، متوسل به اهل بیت من شو و خداوند را به اسمای آنان بخوان که محجوبترین اسمها نزد خدا. اهل بیت من هستند" .
7 ـ سوگند به ائمه معصومین (ع)
امام صادق (ع) فرمود: "برای استجابت دعا، آمرزش گناهان به پنج تن و سایر امامان متوسل شوید و خداوند را به حق آنان سوگند دهید و بگویید:
"اللهم إنْ کانتْ ذنوبی قد اخْلقتْ وجهی عندک، فإنّی أتوجّه إلیک بوَجْه نبیّک، نبی الرحمه و علیّ و فاطمه و الحسن و الحسین و الائمه"؛(3) بعد از "والحسین" نام بقیه امامان را بگویید: و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی العسکری و الحجه بن الحسن الصاحب الزمان صلوات الله علیهم.
در توسل به پیامبر اکرم (ص) آن حضرت را به امیر المؤمنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (ع) سوگند دهید. در توسل به امیر المؤمنین (ع) آن حضرت را به پیامبر اکرم (ص) و بقیه پنج تن سوگند دهید، و در توسل به سایر امامان، سوگند به مادرشان حضرت صدیقه طاهره(س) باعث جلب توجه و عنایات بیشتر ائمه (ع) می گردد.
مطالب ذکر شده در مورد معنای توسل، روش و آداب آن و نکات و شرایطی و ... است که برای توسل باید نظر داشت. اما گاهی با همه این اوصاف، دعای انسان بر آورده نمیشود. این موضوع مطلب مستقل و جداگانهای است که بحث مفصلی را طلب میکند، در عین حال انسان آگاه هیچ گاه از این مسئله نومید نمیشود، بلکه در توسل فواید و آثار معنوی بسیاری است که چه بسیار بیشتر و برتر از بر آورده شدن دعا است.
پی نوشت ها:
1. وسایل الشیعه، ج4، ص 1219.
2. بحارالانوار، ج91، ص 21، حدیث 16.
3. همان، ص 20، حدیث 13.